نظری بر ارکان و قواعد رقابت‌‏های سیاسی در پاکستان
ارسالی صمیمی ارسالی صمیمی

 

 ورود پرتنش احزاب و گروه‏‌های سیاسی پاکستان به رقابت‏‌های انتخاباتی که بر مبنای قواعد مشخصی صورت می‌گیرد، موجب شده است که گسل‏‌های سیاسی لرزش و تحرک بیشتری پیدا کنند و به بحران دامن بزنند.

خبرگزاری فارس: نظری بر ارکان و قواعد رقابت‌‏های سیاسی در پاکستان
 

 از حدود یک ماه گذشته فعالیت‏‌ها و تحرکات سیاسی و انتخاباتی شور خاصی پیدا کرده است اما چون معمولاً این وضعیت با تنش و خشونت سیاسی همراه می‏‌شود و فضای مساعدی برای حملات گروه‏‌های شبه نظامی فراهم می‏‌کند، بیم آن می‌رود در آستانه ورود به رقابت‌های انتخاباتی بحران گسترده در پاکستان رخ دهد. در ادامه به منظور درک روشن تر این وضعیت، برخی از ارکان، اصول و قواعد رقابت‌های سیاسی در پاکستان به اختصار بررسی می شود.

الف) ارکان رقابت سیاسی در پاکستان

1. ارتش و نهادهای امنیتی

«ملی‏‌گرایی» و «گرایشات مذهبی»، دو مؤلفه بسیار مهم رفتارساز در ارتش پاکستان است. خصایص مذکور تقریباً در تمام سطوح ارتش و سرویس اطلاعاتی (آی.اس.آی) محوریت دارد. به‏ رغم تلاش‏‌های سخت ‏افزاری آمریکا (کمک‏‌های مالی، تسلیحاتی، آموزشی و...) و اقدامات نرم‏ افزاری انگلیس (نخبه‏ پروری، جریان‏ سازی و...)، برای تقویت «غرب‏گرایی» در ارتش پاکستان، کارکرد این نهاد در نهایت برخاسته از اهداف و آرمان‏‌های ملی و مذهبی فرماندهان و کادر میانی آن است.

عملکرد ارتش در انتخابات نیز از چنین مبانی و اصولی نشأت می‌‏گیرد. ارتش پاکستان همواره بیم آن دارد که امنیت و تمامیت ارضی پاکستان در میانه دعواهای سیاسی احزاب و گروه‌ها به مخاطره بیافتد یا این که دولت‏‌های حزبی در برابر هند و آمریکا عقب بنشینند.

در این وضعیت، هر نیروی سومی که بخواهد فراتر از جابجایی قدرت بین دو حزب اصلی «مردم» و «مسلم لیگ»، در انتخابات یا نظام سیاسی پاکستان ایفای نقش مؤثری داشته باشد، فقط با حمایت و پشتیبانی نظری و عملی ارتش میسر می‏‌شود.

در دو ماه اخیر، برای مدتی حزب «تحریک انصاف» به رهبری «عمران‏ خان» که شخصیت ورزشی- سیاسی وی تا حدودی در جوامع شهری، محبوب نسل جوان پاکستانی است، به عنوان نیروی سوم مورد هدایت و حمایت ارتش شناخته می‌‏شد اما برخی مواضع تند و ناخوشایند وی در مورد ارتش، ادامه این راه مشترک را دشوار ساخت.

در دو هفته پایانی ژانویه 2013 میلادی، به سرعت جنبش سیاسی دیگری به رهبری «طاهر القادری» متولد شد که جایگزین «تحریک انصاف» شد.

وی که یک شخصیت مذهبی- سیاسی با سابقه و میانه‌‏رو (اهل‎سنت بریلوی) محسوب می‌‏شود، رهبر حزب «عوامی تحریک» و رئیس سازمان بین‌‏المللی «منهاج ‏القرآن» است.

وی در تحصن چند روزه هوادارانش که در اسلام‌‏آباد و با هدف «قانع کردن دولت فدرال پاکستان برای بازبینی قانون اساسی و نظام دموکراسی و برگزاری شفاف و عادلانه انتخابات سراسری» برگزار شد، به صراحت بر اعمال نظر ارتش و قوه قضائیه که دو نیروی درگیر با دولت حاکم(حزب مردم) هستند، در تشکیل دولت انتقالی (مسئول برگزاری انتخابات) تأکید کرد.

این مواضع باعث شد، مقامات دولتی ادعا کنند «قادری قصد دارد یک دولت موقت به رهبری خود را با کمک قوه قضاییه و ارتش تشکیل دهد و تا 3 سال انتخابات را به تعویق بیاندازد.» به نظر می‏‌رسد، طاهرالقادری و امثال او اکنون به اهرم فشار مؤثری برای ارتش جهت تضعیف و تخریب بیشتر«دولت حزب مردم» تبدیل شده‌اند که اگر این مأموریت را به درستی انجام دهند، بعید نیست سهم بزرگی در صحنه سیاسی کسب کنند.

2. آمریکا و انگلیس

دولت‌های پاکستانی به سبب وابستگی ساختاری و زیربنایی به قدرت‏‌های فرامنطقه‌‏ای، همواره در برابر فشارها و سیاست‌های آنها شکننده بوده‌‏اند.

آمریکا و انگلیس به رغم رقابت‌های پنهان در صحنه سیاسی پاکستان، در اصول و سیاست‌های کلان همسویی و هم افزایی خاصی دارند. آنها غالباً منافع سیاسی و امنیتی خود را از درون رقابت‏‌های داخلی احزاب پاکستانی مدیریت می‏‌کنند. با این حال همواره تلاش می‏‌کنند با همه گروه‌‏ها کار کنند و متناسب با راهبردهای منطقه ای خود یک گروه یا حزب را برتری می‏ب‌خشند. در این میان انگلیسی‌ها راهبر اصلی بوده و طرح‏های سیاسی تعیین کننده را در پاکستان طراحی و اجرا می کنند.

3. احزاب خاندانی و قدرت موروثی

ماهیت قدرت در پاکستان، بیش از آن که حول محور چرخش دموکراتیک نخبگان سیاسی باشد، حول محور نفوذ و قدرت کاریزماتیک شخصیت‌ها و خاندان‏‌هایی می چرخد که رهبری احزاب را در دست دارند. «حزب مردم» و «حزب مسلم لیگ نواز» دو کانون سنتی رقابت‏‌های سیاسی در پاکستان هستند. حزب مردم در واقع حزب خاندان «بوتو» و حزب مسلم لیگ شاخه نواز حزب خاندان «شریف» است. رقابت این دو خاندان بر سر کسب قدرت جدی است. خاندان بوتو فئودال بزرگ ایالت «سند» است و نوازشریف فئودال صنعتی ایالت «پنجاب» است.

احزاب خاندانی، احزابی هستند که حضور جدی آنها در فعالیتهای سیاسی مدیون شخص، عشیره و قبیله است و اگرچه رهبران با نفوذی در آنها هستند، اما این حضور فردی از خاندان حاکم بر حزب است که اهمیت دارد.

نواز شریف رهبر مهمترین جریان سیاسی و رقیب حزب مردم است که در ایالت پنجاب که به تنهایی بیش از پنجاه درصد جمعیت کشور را شامل می شود، صاحب قدرت و نفوذ است و از مدعیان اصلی قدرت در انتخابات آینده است.

3. ساختار سنتی ارباب- رعیتی

بافت اجتماعی پاکستان به رغم تحولات جدید، به لحاظ ساختار اعتقادی و اجتماعی، یک بافت سنتی است. حدود 71% جمعیت پاکستان در مناطق روستایی زندگی می‏‌کنند. در این میان ایالت سند به سبب ماهیت کشاورزی که دارد، یکی از کانون‏‌های فئودالیسم و نظام اجتماعی ارباب- رعیتی محسوب می‏شود. در ایالات «خیبرپختونخواه» و «بلوچستان» نیز ساختار قبیله‏ا‌ی «خان ‏محور»، وجه غالب اجتماعی است. این وضعیت در مهندسی و هدایت آراء مردم بسیار تعیین کننده است. رعیت حیات و بقای خود را وابسته به رأی دادن به ارباب یا فرد مورد حمایت وی می‏داند.

4. لایه‏‌های اجتماعی، نسل جوان و نخبگان جدید

از جمعیت 180 میلیون نفری پاکستان، حدود 40 میلیون جوان واجد شرایط رأی وجود دارند که در ردۀ سنی بین 18 تا 25 قرار دارند. بخش وسیعی از این قشر توان دسترسی پاره ‏وقت به فضای سایبری- ارتباطی را دارند و از این طریق و همچنین به لحاظ روانی از تحولات جاری بیداری اسلامی در خاورمیانه تأثیر می‏‌پذیرند. در انتخابات جاری نیز خیل عظیم نسل جوان و تحول‏‌طلب پاکستانی، پتانسیل ایجاد جنبش اجتماعی و سیاسی در این کشور را افزایش داده است. لذا این احتمال وجود دارد که انتخاب آنها متفاوت از گذشته باشد. بر این اساس، هر حزب یا گروهی قادر به جذب آنها باشد، خواهد توانست وزن سیاسی خود را در صحنه معادلات ارتقاء دهد.

شاید با این تصور بوده است که «حزب مردم پاکستان» (PPP) معتقد است، بار دیگر در انتخابات پیروز خواهد شد. زیرا ورود «بلاول زرداری» فرزند 24 ساله «بی نظیر بوتو» فقید، به صحنه سیاسی و منصوب شدن وی به عنوان رییس جوان «حزب مردم»، فرصت هماهنگی حزب با تغییرات نسلی را فراهم می‏کند.

ب) قواعد رقابت سیاسی در پاکستان

1. خشونت سیاسی

ماهیت ساختارهای سیاسی و اجتماعی برآمده از توافقات بشری، مشحون از قدرت و اعمال زور است. در بسیاری مواقع، خشونت و قدرت به صورت دو مؤلفه همذات و همراه ظاهر شده‌‏اند. ماهیت «بحران‏‌زی» بودن ساختار سیاسی- اجتماعی پاکستان تاکنون تأثیر مستقیمی بر نحوه رفتار نیروهای سیاسی- مذهبی حاضر در صحنه تحولات برجای گذاشته است که یکی از ملموس‏‌ترین عرصه‏‌های ظهور و بروز این تأثیر را می‏‌توان در روند انتقال قدرت مشاهده کرد.

ماهیت بافت اجتماعی پاکستان، غلبه آموزه‌‏های قومی- قبیله‌‏ای در ساختار فرهنگ سیاسی این کشور موجب شده است «خشونت» به یکی از شاخصه‏‌های نهادینه شده و پایدار رقابت‏های سیاسی تبدیل شود. زد وخورد و درگیری‏های مسلحانه طرفداران نامزدها، حمله مسلحانه به حوزه‏‌های رأی‏‌گیری و سرقت صندوق اخذ آراء، تهدید به قتل نامزدهای انتخابات توسط مخالفان مسلح یا هواداران سایر رقبا و... چهره خشنی به رقابت‏های سیاسی در پاکستان بخشیده و باعث می‏‌شود چرخه ناآرامی و خشونت با شدت گرفتن مبارزات انتخاباتی، سرعت و وسعت بگیرد.

2. ائتلاف‏‌های سیاسی شکننده

در کنار «خشونت‏‌های سیاسی»، «ائتلاف‌‏های سیاسی» نیز یکی دیگر از رایج‌‏ترین شیوه‌‏های رقابت سیاسی در جامعه متکثر و متحول پاکستان است. گرچه تحولات سیاسی این کشور در نقطه شروع بر اساس سناریوهای از پیش تعیین شده و مشخص صورت می‏گیرد اما پایان مشخص و روشنی ندارد و همواره با گذشت زمان دچار تغییرات بنیادین می‏‌شود.

به علت ائتلاف‌های سیاسی لرزان در پاکستان، نمای بیرونی سیاست در این کشور همواره با لایه‏‌های خاکستری، متغیر، غیرشفاف و البته غیرقابل پیش‌‏بینی همراه است و چون جوهره ائتلاف‏‌های سیاسی در پاکستان بر «معاملات و توافقات پنهان» استوار شده است، معمولاً غافلگیر کننده است.

3. تعارض منافع بازیگران سیاسی

یکی از مهمترین پیشران‌های رقابت سیاسی در پاکستان، تعارض منافع ارتش، احزاب سیاسی و گروه‏های مذهبی است. این وضعیت باعث شده است تا بازیگران فرامنطقه‏‌ای نیز بتوانند از طریق مدیریت این تعارضات، روندهای سیاسی در پاکستان را کنترل و هدایت کنند.

بر این اساس، رخدادها و اتفاقات چند هفته اخیر پاکستان حاکی از روند حرکت این کشور به سمت بی ثباتی گسترده سیاسی است که برخی کارشناسان از احتمال توطئه‌ای از پیش برنامه ریزی شده، خبر می‌دهند.

با این حال، ارتش پاکستان با رد هرگونه دخالت در صدور حکم دستگیری «پرویز اشرف» نخست‌وزیر این کشور و راهپیمایی طاهر القادری، تصریح کرد که ارتش قصد دخالت در این موضوع را نداشته و نحوه کنترل اوضاع فعلی کاملا بر عهده دولت است. مقامات ارتش عنوان کردند که اگر ارتش قصد دخالت در امور سیاسی و سرنگونی دولت را داشت تاکنون این کار را انجام داده بود.

4. تغییر در معادلات سنتی قدرت

به نظر می رسد، با توجه به تحولات و تغییراتی که در جهان اسلام و با نام بیداری اسلامی شکل گرفته است در انتخابات پارلمانی آتی، لزوماً انتقال قدرت بین دو حزب مطرح یعنی حزب مردم و مسلم لیگ و یا برعکس صورت نگیرد. لذا ممکن است برخی ائتلاف‏‌ها و جنبش‏‌های جدید صورت گیرد و اگر مطالبات طاهرالقادری و عمران خان را در نظر بگیریم ممکن است اتفاق جدیدتری صورت گیرد و در حقیقت نوع انتخاب مردم متفاوت باشد و آنها به سراغ چهره هایی بروند که سنتی نباشند.

سخن پایانی

قواعد بازی های سیاسی در پاکستان تقریباً در اغلب ادوار ثابت و پایدار بوده است. اما انتخابات سال جاری در پاکستان چون با برخی تحولات امنیتی و سیاسی منطقه‌‏ای گره خورده است، احتمالاً با بحران و ناآرامی بیش از گذشته مواجه خواهد بود. در سطح منطقه‏‌ای، مرحله انتقال از «جنگ آمریکایی» به «امنیت افغان‏ محور» آغاز شده است که موفقیت آن، مستلزم کاهش حمایت‏‌ها و هدایت‏‌های طالبان توسط نهادهای امنیتی پاکستان است.

لذا در این شرایط، درگیر شدن فضای سیاسی و امنیتی پاکستان با بحران‌‏های ساخته آمریکا و ناتو محتمل به نظر می‏رسد.


January 30th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی